نوشته شده توسط : سفير

1- روش جوادی:

یه بار یه جایی که توی دید طرف باشه و بتونه با دو تا شلیک خودشو بهت برسونه یهو غش می کنی و ولو می شی کف زمین.پس از چند دقیقه هذیون گفتن راجع به اینکه پسر پسر اصغر قصاب اومده خواستگاریت اما تو نمی خواهی به اون شوهر کنی/ مثلا به ضرب آب قند به هوش می آیی و وقتی چشمت به طرف می افته یهو بغضت می ترکه و د گریه. وقتی خوب گریه هاتو کردی و پاشدی که بری طرف کلی اصرار میکنه که برسونت.اما از اون اصرار و از تو انکار.خلاصه راه می افتی که بری اما یجوری راه می ری که مطمئن بشی طرف می تونه تا خونتون تعقیبت کنه... تا اینجا تو کار خودتو کردی اما از اینجا به بعدش دیگه با اوس کریمه.

2-روش یاهو مسنجری:

این روش اخیرا کاربرد زیادی پیدا کرده و عمدتا هم به خاطر اینه که لازم نیست مستقیم توی چشمای طرف نگاه کنی و این برای آماتورها هم کمک خبلی بزرگیه.از ایکونهای گوگولی مگولی هم می تونی برای رسوندن مفهوم استفاده کنی.اما بدیشم اینه که بعضی وقتها توی چت یه سو تفاهم هایی پیش می آد که خر بیار و باقالی بار کن!!

نکته:این روش فقط وقتی کاربرد داره که مطلب بطور صریح ادا بشه اما به علت اینکه هیچ موجود اناثی اصولا این کاره نیست پس بهتره که اصلا قیدشو زد!

3-روش بچه خر خونی:

همون داستان جزوه و این که خودت واردی.

نکته:متاسفانه از اونجایی که مجموع دو متغیر زیبایی و خر خونی در مورد دختر جماعت همیشه یه مقدار ثابته بنابراین بهتر که روی این روش خیلی حساب نکنی!

4-روش خرکی:

جلوی یکی از این لندکروز سیاهها بوسش می کنی که بدونه بخاطر بد بخت کردنش همه کار می کنی.

5-روش مذهبی خفن:

چهل شب جمعه جلوی در خونتون رو جارو می کنی و آجیل مشکل گشا پخش می کنی . تو ی این مدت به هر چی امامزاده و صاحب کرامات هست متوسل میشی و نذر می کنی که اگه حاجتت روا شد هر شب تو سقا خونه آس مم تقی یه شمع روشن کنی ...ایشالا که حاجتتو میگیری.

نکته:خواهر التماس دعا

6-روش از ما بهتران:

لازم نیست کاری بکنی. فقط انتخاب کن!

7-روش بچه مثبت:

طرف و به یه کافی شاپ دعوت می کنیو اونجا خیلی معقول و منطقی مساله رو بهش می گی.اونم احتمالا یه فرصتی می خواد که فکر کنه و بعدشم ایشالا که بعله رو می گه.

نکته:تا حالا چیزی خنده دار تر از این شنیده بودی؟

8-روش عرفانی:

میری لب چشمه که آب بیاری می بینی از قضا اونم انجاست.یه جوری که انگار حواست نیستپات می خوره به کوزه طرف و کوزه خورد و خاکشیر می شه.بعد لپات گل می اندازه و با عجله کوزتو پر می کنی و میری. اینجاست که طرف با خودش فکر می کنه:

اگر با من نبودش هیچ میلی چرا ظرف مرا بشکست لیلی

خلالصه خیالت تخت باشه که کارت درسته!

نکته:

این روش در طی تاریخ امتحانشو بخوبی پس داده و بنا براین بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران معتقدن که بحران امروز ازدواج در اثر لوله کشی شدن آب بوجود اومده.

9-روش لوس گری:

یه دفعه یه سوسک می بینی و بنا میذاری به جیغ! آ ی جیغ نکش کی بکش.طرف هم که وضع و اینطور می بینه به هر قیمتی شده سوسک و به دیار باقی می فرسته. حالا تو همچین تحویلش می گیری که انگار شیر شکار کرده! و بعدشم مثلال از ترس سوسک یه مدتی خودتو بهش می چسبونی و ازش جدا نمی شی! اگه کارا تا اینجا خوب پیش بره ما بقیش تضمین شدست.

10-روش شهرستانی:

یه بار با چشم گریون و تن لرزون طوری که طرف بشنفه برای دوستت درد دل می کنی که چطوری وقتی داشتی می اومدی یه پسره ی چشم نا پاک تو رو دید زده و بهت متلک پرونده. بعدشم هقی می زنی زیر گریه. اینجاست که دیگه رگ غیرت طرف باد می کنه و حساب یارو با کرام الکاتبینه!

نکته:

اگه کار به خون و خونریزی نکشه می تونی روی موفقییت حساب کنی. اما اوصولا زندگی با این آدم توصیه نمی شه.

به امید موفقیت..........




:: موضوعات مرتبط: مطلب طنز , ,
:: بازدید از این مطلب : 468
|
امتیاز مطلب : 67
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سفير

مردی که سوار بر بالن در حال حرکت بود ناگهان به یاد آورد قرار مهمّی دارد؛ ارتفاعش را کم کرد و از مردی که روی زمین بود پرسید:

"ببخشید آقا ؛ من قرار مهمّی دارم ، ممکنه به من بگویید کجا هستم تا ببینم به موقع به قرارم می رسم یا نه؟"

مرد روی زمین : "بله، شما در ارتفاع حدودا ً ۶ متری در طول جغرافیایی "۱٨'۲۴ﹾ۸۷ و عرض جغرافیایی "۴۱'۲۱ﹾ۳۷ هستید."

مرد بالن سوار : " شما باید مهندس باشید."

مرد روی زمین : "بله، از کجا فهمیدید؟؟"

مرد بالن سوار : " چون اطلاعاتی که شما به من دادید اگر چه کاملا ً دقیق بود به درد من نمی خورد و من هنوز نمی دانم کجا هستم و به موقع به قرارم می رسم یا نه؟"

مرد روی زمین : " شما باید مدیر باشید. "

مرد بالن سوار : " بله، از کجا فهمیدید؟؟؟"

مرد روی زمین : " چون شما نمی دانید کجا هستید و به کجا میخواهید بروید. قولی داده اید و نمی دانید چگونه به آن عمل کنید و انتظار دارید مسئولیت آن را دیگران بپذیرند.

واقعیت این است که شما هنوز در موقعیت قبلی هستید ؛ هر چند ممکن است من در بیان موقعیت شما چند میلیمتر خطا داشته باشم!"




:: موضوعات مرتبط: مطلب طنز , ,
:: بازدید از این مطلب : 318
|
امتیاز مطلب : 61
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سفير

. این مشکل ممکن است به دنبال برخی بیماری های دیگر ایجاد شود و به مدت طولانی باقی بماند. برخی بیماری هایی که می‌تواند سبب بروز خستگی مزمن شود عبارتند از:

·1 بیماری قلبی:

اگر هنگام انجام کارهای روزمره احساس خستگی می‌کنید یا هنگام تمیز کردن و جارو کردن خانه باید کمی بنشینید، این موضوع ممکن است علامت وجود بیماری قلبی در شما باشد. در این صورت حتما باید با پزشک خود مشورت کنید. تغییر شیوه زندگی، استفاده از داروها و ورزش و پیاده‌روی ملایم با توجه به توصیه پزشک می‌تواند در رفع خستگی شما موثر باشد.

·2 عفونت ادراری نهفته:

اگر دچار عفونت‌های ادراری هستید، حتما متوجه شده‌اید که مدام نیاز فوری به دفع دارید و دچار سوزش و درد هنگام ادرار کردن می‌شوید. توجه کنید که عفونت ادراری همیشه این علایم را نشان نمی‌دهد. در برخی موارد خستگی تنها علامت است. یک آزمایش ادرار می‌تواند سریعا عفونت ادرار را در شما تشخیص دهد. مصرف آنتی‌بیوتیک با تجویز پزشک می‌تواند سبب بهبود بیماری شما و رفع خستگی‌تان گردد.

·3 دیابت:

در افرادی که مبتلا به دیابت هستند، افزایش غیرطبیعی قند در خون باقی می‌ماند، به جای اینکه وارد سلول‌های بدن شود، یعنی جایی که باید به انرژی تبدیل شود. نتیجه آن این است که فرد از خوردن غذا برای تولید انرژی اجتناب می‌کند. اگر خستگی دایم و بدون دلیل داشتید، حتما در مورد آن با پزشک صحبت کنید.درمان دیابت و تغییر شیوه زندگی و ورزش و گاه انسولین‌درمانی به کاهش قندخون کمک می‌کند.

·4 کم‌کاری تیرویید:

تیرویید غده کوچکی است که در گردن شماست. این غده متابولیسم بدن‌تان را کنترل می‌کند و سوخت را به انرژی تبدیل می‌کند، وقتی این غده کم‌کاری داشته باشد، متابولیسم بدن هم کند می‌شود و شما احساس خستگی خواهید داشت. می‌توانید برای آگاهی از عملکرد تیرویید خود یک آزمایش بدهید و در صورت کم‌کاری از دارو استفاده کنید. اگر خستگی‌تان به این علت باشد، کم‌کم برطرف می‌شود.

 .5کم‌ خونی:

کم‌خونی یکی دیگر از دلایل خستگی در زنان است. از دست دادن خون در دوران قاعدگی می‌تواند سبب کمبود آهن در بدن شود. سلول‌های قرمز خونی اکسیژن را به همه بافت‌ها و اندام‌های بدن می‌رسانند.اگر کم‌خونی شما از نوع کمبود آهن است، حتما از مکمل‌های آهن استفاده کنید یا غذاهای سرشار از آهن بخورید. جگر، گوشت و حبوبات و غلات سرشار از آهن هستند.

6· قطع تنفس حین خواب:

 

برخی از مردم تصور می‌کنند که به اندازه کافی می‌‌خواب‌اند اما قطع تنفس حین خواب سبب می‌شود که خواب مناسب نداشته باشند. هر قطع تنفس حین خواب سبب بیداری شما حتی برای یک لحظه می‌شود اما شما از آن مطلع نمی‌شوید. نتیجه این محرومیت از آن 7 یا 8 ساعت خواب می‌شود. برای پیشگیری از این موضوع اگر اضافه دارید، وزن‌تان را کم کنید، سیگارتان را ترک کنید و اگر این مشکل شما شدید است، می‌توانید از دستگاه‌های بازکننده مسیر هوایی استفاده کنید




:: موضوعات مرتبط: اطلاعات عمومى پزشكى , ,
:: بازدید از این مطلب : 368
|
امتیاز مطلب : 58
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سفير

میكروب‌هایی كه در دهان همه ما وجود دارند و در بزاق شناورند، به سطح مینای دندان می‌چسبند. زمانی كه غذا می‌خوریم (بویژه موادی مانند سیب یا آدامس) و با حركت زبان و لب‌ها هنگام صحبت كردن، این میكروب‌ها به صورت خود به خود تقریبا از تمامی سطوح دندان بجز شیارهای سطح جونده، بین دندان‌ها و ناحیه نزدیك به لثه پاك می‌شوند. وظیفه تمیز كردن این سطوح باقیمانده به عهده ماست و تنها راه آن استفاده از مسواك و نخ دندان است.

میكروب‌های باقیمانده در نواحی نزدیك به لثه (در سطوح بیرونی و زبانی و بویژه بین دندان‌ها) بتدریج تجمع یافته و با جذب تركیبات معدنی بزاق، تبدیل به جرم شده و با تولید سموم خاصی موجب بیماری لثه می‌شوند. بیماری لثه بجز چند مورد خاص به آرامی پیشرفت می‌كند و بتدریج به بافت‌های عمقی لثه گسترش می‌یابد كه نتیجه نهایی آن لقی دندان و از دست رفتن آن می‌باشد.

اولین علامت بیماری لثه، خونریزی هنگام مسواك زدن یا نخ دندان كشیدن یا گاز زدن میوه‌های سفت مانند سیب است.

این علامت هشدار دهنده را نباید نادیده گرفت و بایستی با رعایت بهداشت مناسب (مسواك زدن حداقل روزی 2 بار، بعد از صبحانه و قبل از خواب) آن را رفع كرد.

در صورتی كه بعد از 2 هفته خونریزی متوقف نشود، باید به دندانپزشك مراجعه كنید.

جرم دندانی علت اصلی بیماری لثه‌ای است و بویژه در بین دندان‌ها و سطح پشتی دندان‌های جلویی فك پایین تشكیل می‌شود.

این كه گفته می‌شود جرم‌گیری باعث حساس شدن و لقی دندان‌ها می‌شود به ظاهر درست است، اما در این حالت بیماری لثه‌ای به قسمت‌های عمقی اطراف ریشه دندان‌ها گسترش یافته و جرم با چسباندن ظاهری دندان‌ها و پوشاندن سطح ریشه مانع می‌شود كه حساس شدن و لقی دندان‌ها را ببینیم و بعد از برداشت آن، این علائم آشكار می‌شوند.

بنابراین در صورت وجود جرم باید هر چه سریع‌تر به برداشت آن اقدام كرد، زیرا در غیر این صورت نمی‌توان از گسترش بیماری لثه حتی با وجود بهداشت مناسب جلوگیری كرد.

بعضی از شرایط مانند سیگار كشیدن یا استفاده از قلیان موجب تجمع بیشتر جرم می‌شوند. پیشرفت بیماری لثه در برخی شرایط سریع‌تر می‌باشد كه از آن جمله می‌توان به بالا‌بودن سن، مصرف سیگار، نقایص ایمنی، دوره بارداری و پوكی استخوان اشاره كرد.




:: موضوعات مرتبط: اطلاعات عمومى پزشكى , ,
:: بازدید از این مطلب : 343
|
امتیاز مطلب : 48
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سفير

نادیده گرفتن درد

بنابر تحقیقات انجام شده در دانشگاه علوم پزشکی روزالیند فرانکلین نادیده گرفتن درد باعث بدتر شدن آن خواهد شد.

نگرش بهتر:

به خودتان اجازه بدهید که تعمدا درد را احساس کنید. روانشناسان در یک آزمایش استاندارد درد، از 68 بیمار مبتلا به کمردرد خواستند که دست یا پاهای خود را در آب یخ فرو ببرند. این داوطلبان در خصوص مقابله کردن یا سرکوب کردن شوک ناگهانی ناشی از آب یخ آموزش‌های لازم را دیده بودند بنابراین وقتی دست یا پای خود را وارد آب یخ کردند یکی از ماهیچه اصلی در کمرشان منقبض شد. در مقابل، زمانی که با داوطلبان فقط در خصوص شوک ناگهانی آب یخ صحبت شده بود ولی به آنها جهت سرکوب (ساپرس کردن) شوک آموزشی داده نشده بود.هیچ نوع علایمی از منقبض شدن ماهیچه دیده نشد. به گفته جان دابلیو برنز( John W. Burns)- محقق و راهنمای گروه- علاوه برآنچه گفته شد ، افزایش انقباض ماهیچه‌‌ای باعث تشدید درد نیزخواهد شد.

تغییر عادت:

بهترین راه مقابله ذهنی با بیماری پذیرفتن درد است. به گفته برنز: " سعی کنید به جای پرداختن به احساسات منفی به جزئیات احساسی این تجربه بپردازید. اگر مشکلی مانند سوزش یا لرزش در قسمت کمر خود دارید آن درد را برای خود توصیف کرده و به خود یادآور شوید که آن برطرف خواهد شد".

نفرت داشتن

انسان جایز الخطاست. بخشش کمک می‌کند تا کمر دردتان شفا یابد.

زمانی که محققان مرکز پزشکی دانشگاه دوکه (Duke) تحقیقات خود را روی 58 زن و مرد مبتلا به کمردرد مزمن آغاز کردند متوجه شدند افرادی که تکنیک‌های بخشیدن را آموزش دیده‌ بودند کمتر دچار عصبانیت، خشم، افسردگی و درد می‌شدند. جیمز دابلیو کارسون( James W. Carson ) – محقق- معتقد است احساسات، کشش ماهیچه‌ای و افکار تاثیر مستقیم روی شدت ارتعاش سیگنال‌های درد دارند.

تغییر عادت:

بخشیدن دیگران کاری نیست که به یکباره بتوان از عهده آن برآمد. بلکه برای بخشیدن باید انتخاب کرد، بارها و بارها باید احساس طرف مقابل خود را که باعث رنجش ما شده درک کرد و آن را جایگزین خشم و عصبانیت خود نمود. به این صورت عمل کنید: در ابتدا آن شخصی را که عمیقا به او علاقه دارید تصور کنید. سپس او در آرامش، خوشی،سلامتی و امنیت کامل تصور کنید. حال این بار خودتان را در چنین شرایطی تصور کنید و بعد یک شخصی که اصلا او را نمی‌شناسید. سرانجام کسی را که احساس خوبی نسبت به او ندارید در شرایط گفته شده تصور کنید.

نداشتن آرامش کافی

داشتن استرس شدید و همیشگی تاثیر مستقیم در ایجاد کمردرد دارد.

به گفته سینت زمانی که در شرایط استرس‌زا قرار گرفته‌اید کل ماهیچه‌های بدن شما از قبیل ماهیچه‌های گردن و کمر به طور کامل منقبض می‌شوند. سرانجام ماهیچه‌های منقبض شده نیاز دارند که به حالت اولیه و راحت برگردند. اگر تمام مدت مضطرب بمانید ماهیچه‌های گفته شده سفت و منقبض باقی خواهند ماند و باعث درد شدید خواهند شد.

تغییر عادت: سینت معتقد است گاهی اوقات تنها دانستن این نکته که ریشه کمر درد شما از استرس است برای شما می‌تواند مفید باشد. بنابراین با دانستن این نکته هر روز برای رسیدن به آرامش روش‌هایی را تجربه خواهید کرد. مثلا با ورزش کردن، خندیدن با دوستان و رفقا، خواندن کتاب‌های خوب و انجام مواردی از این دست خواهید پرداخت.

تحقیقات نشان می‌دهد که گوش کردن به موسیقی از روش‌های درمانی مفید به شمار می‌آید. براساس تحقیقاتی که در گذشته در اتریش روی 65 نفر از کسانی که به بیماری فتق دیسک مبتلا بودند صورت گرفت مشخص شد تلفیقی از موسیقی و ریلکسیشن ذهنی به طور قابل توجهی باعث کاهش درد در ناحیه کمر می‌شود. تمامی 65 بیمار از مراقبت‌های پزشکی استاندارد ( مصرف مسکن، فیزیوتراپی) برخوردار بوده اما ازنیمی از آن‌ها خواسته شد که هر روز به موسیقی گوش داده و تمرینات ریلکسیشن را نیزانجام دهند. پس از گذشت 10 روز، درحالی که گروهی که به موسیقی گوش داده بودند به کارهایی مانند بالارفتن از پله، بیرون آمدن از رختخواب و حتی خوابیدن پرداخته بودند از کم شدن شدت درد کمرشان خبر دادند. بعد از گذشت 21 روز، بیش از 40 درصد افرادی که به موسیقی گوش داده بودند کاملا از شر کمر درد رها شده بودند. فرانز ونتنر( (Franz Wendtner – محقق و روانشناس بیمارستان عمومی سالزبورگ- معتقد است موسیقی کمک می‌کند تا هورمن‌های استرس و انقباضات ماهیچه‌ایی کاهش یابد.

تماشای زیاد تلویزیون

گذراندن ساعت‌های زیادی از روز در جلوی تلویزیون عاقبت خوشی برای کمر شما نخواهد داشت.

به خاطر بعضی دلایل، تماشای زیاد تلویزیون ممکن است باعث کاهش مدت زمان ورزش بشود، در خصوص اهمیت ورزش و نقش آن در جلوگیری یا کاهش کمر درد مطالبی بیان شد. در تحقیقاتی که در نروژ روی نوجوانان صورت گرفت مشخص شد نوجوانانی که بیش از15 ساعت در هفته از وقت خود را جلوی تلویزیون یا کامپیوتر می‌گذرانند 3 برابر بیشتر از همسالان فعال خود شانس مبتلا شدن به کمر درد را دارند. به طور متوسط یک نوجوان آمریکایی سه ساعت از روز را به تماشای تلویزیون می‌پردازد. آسترید نورنگ اسجولی ( Astrid Noreng Sjolie) – فیزیوتراپیست کالج دانشگاه هدمارک در نوروژ- می‌گوید: نوجوانان با حالتی خمیده به مدت چندین ساعت جلوی تلویزیون می‌نشینند که این امر باعث قوز در آوردن آن‌ها خواهد شد.

تغییر عادت:

به جای اینکه وقت خود را صرف کانال گردی و یافتن یک برنامه جالب نمائید سعی کنید برای تماشای برنامه مورد علاقه‌تان برنامه ریزی نمائید. در زمان پخش تبلیغات بازرگانی به انجام حرکات کششی و قدرتی بپردازید تا از کرخت شدن ماهیچه‌ها بخاطر نشستن طولانی مدت جلوگیری به عمل آورید. اگر بچه‌ایی دارید که از کمردرد شکایت می‌کند سعی کنید روزانه حداقل به اندازه چند متر پیاده روی داشته باشد. این کار مانع تشدید کمردرد شده و باعث می‌شود تا ستون فقرات او که با رشد آهسته مواجه شده بهبود یابد.

 

ضد دردهای طبیعی: داروهای ضد درد یا استامنیفن را فراموش کرده و به گیاهان دارویی و روش‌های طبیعی روی آورید تا از شر درد و التهاب راحت شوید.




:: موضوعات مرتبط: اطلاعات عمومى پزشكى , ,
:: بازدید از این مطلب : 362
|
امتیاز مطلب : 59
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سفير

يكي از دوستان ما روي دست آقاي «برايان تريسي» رو زده و 13 تجربه ناب براي موفق شدن در سازمانهاي دولتي در ايران رو  كشف كرده.

در صورتي كه كارمند دولت هستيد حتما از اين تجربيات استفاده كنيد:

 

1- در يك سيستم دولتي؛ سعي كنيد «لال بودن» را تمرين كنيد! اين تمرين در ميزان عزيز بودن شما بسيار موثر است.

2- در يك سيستم دولتي؛ هيچگاه كارمندان را با يكديگر مقايسه نكنيد؛ چون قطعا شاهد تبعيض خواهيد بود.

3- در يك سيستم دولتي؛ اگر مديرتان 3 يا 4 ايراد دارد انتظار رفتنش را نكشيد، چون قطعا نفر بعدي او 43 ايراد دارد!

4- در يك سيستم دولتي؛ مي توانيد با كارهاي كم و كوچك، محبوبيت فراواني به دست آوريد؛ فقط كافي است «زبان» خود را تقويت كنيد!

5- دريك سيستم دولتي؛ ممكن است كه هر چه بيشتر كار كنيد، بيشتر خوار و خفيف باشيد

6- در يك سيستم دولتي؛ با اشكالات سازمانتان بسازيد و هرگز آنها را با مديرتان در ميان نگذاريد؛ درغير اين صورت يك مشكل ديگر به سازمان اضافه مي شود.. آن مشكل، شما هستيد!

 7-در يك سيستم دولتي؛ اشتباهات يك مدير را هيچگاه به مدير ديگر نگوييد؛ در غير اينصورت بجاي يك مدير، دو مدير در مقابل شما موضع گيري خواهند كرد.

8- در يك سيستم دولتي؛ با انجام كارهاي مختلف و فعاليتهاي به موقع، نظم شما تشخيص داده نمي شود؛ بلكه براي اين كار راههاي ساده تري هم هست. مثلا فقط كافيست هميشه ميز كارتان را منظم نگه داريد!

9- در يك سيستم دولتي؛ اضافه بر كارهاي معمول كار اضافه اي انجام ندهيد؛ در غير اينصورت انتظار پاداش بيشتري نيز نداشته باشيد.

10- در يك سيستم دولتي؛ هميشه حرفها (فرمايشات) مديرتان را تاييد كنيد، حتي اگر از نظر او «ماست، سياه باشد!»

11- در يك سيستم دولتي؛ تنها كاري كه واجب است سريع انجام دهيد، كاري است كه مدير شما شخصا از شما خواسته است.

 

 12-در يك سيستم دولتي؛ تنها انگيزه اي كه مي تواند شما را وادار به كار كند «كسب روزي حلال» است.

13- در يك سيستم دولتي؛ آسه برو، آسه بيا، كه گربه شاخت نزنه؛ مگر اينكه با گربه نسبتي داشته باشيد!



:: موضوعات مرتبط: مطلب طنز , ,
:: بازدید از این مطلب : 342
|
امتیاز مطلب : 74
|
تعداد امتیازدهندگان : 21
|
مجموع امتیاز : 21
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سفير

غضنفر به رفيقش ميگه : مي خوام دختر شاه رو بگيرم ! رفيقش ميگه : چرت نگو ! مگه كشكيه ؟! غضنفر ميگه : بابا من كه راضيم ، ننم هم كه راضيه ، فقط مونده شاه و دخترش !


« تعويض اسم »
شخصي شاكي ميره ثبت احوال ، ميگه : آقا اين اسم من خيلي ضايع است ، بايد حتماً عوضش كنم . كارمند ازش مي پرسه ، مگه اسمتون چيه ؟ ميگه : اصغرِ اَن چهره ! كارمند ميگه : آره خوب حق داريد ، بايد حتماً عوضش كنيد . حالا چه اسمي مي خوايد بگذاريد ؟ ميگه : اكبرِ اَن چهره !


« مخفف USA »
از غضنفر مي پرسند : مي دوني USA مخفف چيه ؟ ميگه : يوم الله سيزده آبان !


« مسابقة دوميداني »
غضنفر رفته بود تماشاي مسابقة دوميداني . وسط مسابقه از بغل دستيش مي پرسه : ببخشيد ، اينا واسه چي دارن ميدون ؟! يارو ميگه : براي اينكه به نفر اول جايزه ميدن . غضنفر كمي فكر مي كنه ، مي پرسه : پس بقيشون واسه چي دارن ميدون ؟!


« آسانسور »
غضنفر سوار آسانسور ميشه ، مي بينه نوشته : ظرفيت 12 نفر . باخودش ميگه : عجب بدبختيه ها ! حالا 11 نفر ديگه از كجا بيارم ؟!


« جام جهاني »
از غضنفر مي پرسن : به نظر شما اگه آمريكا افغانستان و عربستان رو بگيره ، به كره و چين هم حمله كُنه تكليف ايران چي ميشه ؟ غضنفر ميگه : چي ميشه نداره كه ، ايران ميره جام جهاني !


« تعداد بچه (1) »
از غضنفر مي پرسن : چند تا بچه داري ؟ 4 تا از انگشتاشو نشون ميده ، ميگه : 3 تا ! مردم تعجب ميكنن ، ميگن : بابا اينا كه 4 تاست ؟ غضنفر انگشت كوچيكشو نشون ميده ، ميگه : اين بچه همسايمونه ، ولي هميشه خونة ماست !


« تعداد بچه (2) »
از غضنفر ميپرسن چندتا بچه داري ؟ انگشت كوچيكشو نشون ميده ، ميگه : هفت تا ! مردم تعجب ميكنن ، ميگن : بابا اين كه فقط يكيه ! ميگه : آخه دادم mp3ش كردن !


« شکنجه روحي »
مي خواستن غضنفر رو شكنجه روحي بدن ، مي فرستنش تو يك اتاق گرد ، ميگن برو يك گوشه بشين !


« ساندويچ فروشي »
غضنفر بعد از بيست سال از آمريكا برمي گرده ايران و يك ساندويچ فروشي ميزنه . يارو مياد ميگه : قربون دستت ، يك ساندويچ سوسيس بده . غضنفر كه هنوز خوب از حال و هواي غرب درنيومده بود ، مي پرسه : 'تو گو' بدم ؟ يارو شاكي ميشه ، ميگه : نه مرتيكه ، تو نون بده !



« دهقان فداكار و حسين فهميده »
غضنفر تو يك شب برف و بوراني داشته از سر زمين برمي گشته خونه ، يهو مي بينه يكجا كوه ريزش كرده ، يك قطار هم داره ازون دور مياد ! خلاصه جنگي لباساشو درمياره و آتيش ميزنه ، ميره اون جلو واميسته . رانندة قطاره هم كه آتيشو مي بينه ميزنه رو ترمز و قطار واميسته . همچين كه قطار واستاد ، غضنفر يك نارنجك درمياره ، ميندازه زير قطار ، چهل پنجاه نفر آدم لت و پار ميشن ! خلاصه غضنفر رو ميگيرن ميبيرن بازجويي ، اونجا بازرس بهش ميتوپه كه : مرتيكة خر ! نه به اون لباس آتيش زدنت ، نه به اون نارنجك انداختنت ! آخه تو چه مرگت بود ؟! غضنفر ميزنه زير گريه ، ميگه : جناب سروان به خدا من از بچگي اين دهقان فداكار و حسين فهميده رو قاطي مي كردم !


« معما »
به غضنفر ميگن يه معما بگو . ميگه : اون چيه كه درازه ، زرده ، موزه ؟!


« مسابقه بيست سوالي (1) »
غضنفر ميره مسابقه بيست سوالي ، رفقاش از پشت صحنه بهش ميرسونن كه : جواب برج ايفله ، فقط تو زود نگو كه ضايع شه . خلاصه مسابقه شروع ميشه ، غضنفر ميپرسه : تو جيب جا ميگيره ؟ ميگن : نه . غضنفر ميگه : ...ها ! پس حتماٌ برج ايفله !


« مسابقه بيست سوالي (2) »
غضنفر ميره مسابقه بيست سوالي . رفقاش از پشت صحنه بهش ميرسونن كه جواب خياره ، فقط تو زود نگو كه ضايع شه . خلاصه مسابقه شروع ميشه ، غضنفر ميپرسه : تو جيب جا ميگيره ؟ ميگن : نه . غضنفر ميگه : بابا اين عجب خيار گنده ايه !


« سرقت ماشين »
ماشين غضنفر رو تو روز روشن ، جلو چشماش ميدزدن . رفيقاش ميدون دنبال ماشينه و داد ميزنن : آاااي دزد ! بگيرينش ! يهو غضنفر داد ميزنه : هيچ خودتونو ناراحت نكنيد . هيچ غلطي نميتونه بكنه ! رفيقاش واميستن ، ميپرسن : چرا ؟ غضنفر ميگه : من شمارشو برداشتم !


« كيك هفتاد طبقه »
غضنفر ميره قنادي ، ميگه : ببخشيد كيك هفتاد طبقه داريد ؟! قناد ميگه : نخير نداريم . فردا دوباره غضنفر مياد ، ميپرسه : شرمنده ، كيك هفتاد طبقه داريد ؟ باز قناد ميگه : نخير نداريم . خلاصه يك هفته تمام هر روز كار غضنفر اين بود كه بياد سراغ كيك هفتاد طبقه بگيره و قناد هم هرروز جواب ميداده كه نداريم . آخر هفته قناده با خودش ميگه : اين بابا كه مشتريه ، بذار يك كيك هفتاد طبقه براش بپزيم ، يك پول خوبي هم شب جمعه اي بزنيم به جيب . خلاصه بدبخت قناد تمام پنج شنبه و جمعه رو ميذاره يك كيك خوشگل هفتاد طبقه رديف ميكنه . شنبه اول صبح غضنفر مياد ، ميپرسه : ببخشيد ، كيك هفتاد طبقه داريد ؟! قناد با لبخند بر لب ميگه : بعله كه داريم ، خوبشم داريم ! غضنفر ميگه : قربون دستت ، 500 گرم از طبقة بيست چهارمش به ما بده !


« سقوط هواپيما »
يه هواپيما تو قبرستون سقوط ميكنه ، فردا راديو ميگه : شب گذشته يك فروند هواپيماي توپولوف در حومة شهر سقوط كرده و تا اين لحظه 34513 جسد كشف شده ! عمليات براي يافتن اجساد بقيه قربانيان همچنان ادامه دارد !


« بنفش »
از غضنفر ميپرسن بنفش چه رنگيه ؟ ميگه : قرمز ديدي ؟! آبيش !


« حيوون ، حيوونه »
غضنفر ميره خواستگاري . اسم دختر پروانه بود ولي غضنفر قاطي كرده بود ، يك بند بهش ميگفته آهو خانوم ! خلاصه وقتي دختر مياد چايي تعارف كنه ، غضنفر ميگه : دست شما درد نكنه آهو خانوم ! دختر شاكي ميشه ، ميگه : بابا اسم من پروانه ست نه آهو . غضنفر ميگه : اي بابا فرقي نداره . حيوون حيوونه ديگه !


« مهمترين بابا »
سه تا پسر با هم كل گذاشته بودند ، اولي ميگه : باباي من مهمترين آدم مملكته . دوتاي ديگه ميپرسن : مگه بابات چيكارس ؟ ميگه : باباي من رئيس جمهوره . هر قانوني كه بخواد گذاشته بشه رو بايد اول باباي من امضاء كنه . دومي ميگه : برو بابا حال نداري . باباي من عمري پوز باباي تورو ميزنه ! اوليه ميگه : مگه بابات چيكارس ؟ پسره ميگه : باباي من نماينده مجلسه . تا باباي من راي نده ، عمري قانوناي باباي تو تصويب بشن . سومي برميگرده ميگه : باباهاي شما جلوي باباي من هيچي نيستن ! اون دو تا ميپرسن : مگه بابات چيكارس ؟ پسره ميگه : باباي من پاسبونه . جلوي خيابون واميسته ، پونصد تومن ميگيره ، ميشاشه به قانون باباهاي هردوتون !


« حكومت نظامي »
حكومت نظامي بود ، سروانه به غضنفر ميگه كه تو اينجا كشيك بده ، از هفت شب به بعد هر كسي رو تو خيابون ديدي در جا بزنش . حرفش كه تموم ميشه ، تا مياد بره سوار ماشينش بشه ، ميبينه صداي گلوله اومد . برميگرده ميبينه غضنفر زده يك بدبختي رو كشته ! داد ميزنه : احمق ! الان كه تازه ساعت پنج بعد از ظهره ! غضنفر ميگه : قربان اين يه آدرسي پرسيد كه ، عمراً تا ساعت نه شب هم پيداش نميكرد !


« قطار »
غضنفر و دوستاش رفته بودن ايستگاه راه آهن . تا ميرسن ، يهو قطار حركت ميكنه . اينا هم ميدون دنبال قطار . حالا ندو كي بدو ! خلاصه بعد از هزار بدبختي ، يكيشون ميرسه به قطار و ميپره بالا و دستشو دراز ميكنه دومي رو هم سوار ميكنه ، ولي سومي بندة خدا هرچي ميدوه نميرسه . خلاصه خسته و كوفته برميگرده تو ايستگاه ، يك بابايي بهش ميگه : آقا جان چرا اينقدر خودتونو خسته كرديد ؟ قطار بعدي نيم ساعت ديگه حركت ميكنه ، واميستاديد با اون ميرفتيد . غضنفر نفس زنان ميگه : منم نميدونم ! والله من فقط قرار بود برم ، اون دوتا رفيقام اومده بودن بدرقم !


« دو دو تا »
غضنفر از شاگردش ميپرسه : دو دو تا چند تا ميشه ؟ شاگرد ميگه : شونزده تا ! غضنفر شاكي ميشه ، ميگه : دو دو تا ميشه چهارتا ، ديگه اگه خيلي بشه ، ميشه هشت تا !


« قرض سگ »
يك بابايي داشته از سر كار برميگشته خونه ، يهو ميبينه يك جمع عظيمي دارن تشييع جنازه ميكنند ، منتها يه جور عجيب غريبي . اول صف يك سري ملت دارن دو تا تابوت رو ميبرن ، بعد يك يارو مَرده با سگش راه ميره ، بعد ازون هم يك صف 500 متري ملت دارن دنبالشون ميرن . يارو كَف ميكنه ، ميره پيش جناب سگ دار ، ميگه : تسليت عرض ميكنم قربان ، خيلي شرمندم . ميشه بگيد جريان چيه ؟ يارو ميگه : والله تابوت جلوييه خانممه ، پشتيش هم مادر خانومم ، هردوشون رو ديشب اين سگم پاره پاره كرد ! مَرده ناراحت ميشه ، همينجور شروع ميكنه پشت سر يارو راه رفتن ، بعد از يك مدت برميگرده ميگه : ببخشيد من خيلي براتون متاسفم ، ميدونم الانم وقت پرسيدن اينجور سوالا نيست ، ولي ممكنه من يك شب سگ شما رو قرض بگيرم ؟! مَرده يك نگاهي بهش ميكنه ، اشاره ميكنه به 500 متر جمعيت پشت سر ، ميگه : برو ته صف !


« میله اتوبوس »
غضنفر سرش ميخوره به ميلة وسط اتوبوس ، جا به جا ولو ميشه كف اتوبوس . بعد از چند لحظه ، چشماشو باز ميكنه ميبينه ملتي كه واستادن بالا سرش ميله رو گرفتند . ميگه : ولش كنين ببينم چي ميگه !


« سقوط »
غضنفر از طبقه صدم يه ساختمون مي پره پايين . به طبقه پنجاهم كه ميرسه ميگه : خب الحمدالله تا اينجاش كه بخير گذشت !


« بچه دوقلو »
زن غضنفر دو قلو ميزاد ، غضنفر ميره صورت حساب بيمارستان رو حساب كنه ، به يارو ميگه : حاج آقا ارزون حساب كن هردوشو ببرم !


« هزيون »
زن غضنفر آپانديسش رو عمل كرده بود . بعد از عمل شوهرش مياد ملاقاتش . منتها زنه هنوز خوب بهوش نيومده بوده و داشته زير لب هزيون مي گفته : احمق ... بي شعور ... عوضي ! يك دكتري داشته از اتاق رد ميشده ، ميگه : خوب به سلامتي مثل اينكه خانمتون به هوش اومده و داره باهاتون حرف ميزنه !


« معماي عجيب »
به غضنفر ميگن يك معما بگو . ميگه اون چيه كه زمستونا خونه رو گرم ميكنه تابستونا بالاي درختو ؟! يارو هرچي فكر ميكنه جوابشو پيدا نميكنه . ميگه : نميدونم ، حالا بگو چيه ؟ غضنفر ميگه : بخاري ! يارو كَف مي كنه ، ميگه : باباجان بخاري زمستونا خونه رو گرم ميكنه ولي تابستونا چه جوري بالاي درختو گرم مي كنه ؟ غضنفر ميگه : بخاري خودمه دوست دارم بذارمش بالاي درخت.



:: موضوعات مرتبط: لطيفه , ,
:: بازدید از این مطلب : 347
|
امتیاز مطلب : 67
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سفير

پیش بینی غضنفر در مورد جام جهانی:

به نظر من تو جام جهانی خارج قهرمان میشه!

(علی)

============================

دوتا رو داشتن اعدام می‌کردن، به اولی میگن آخرین آرزوتو بگو

میگه: می‌خوام خانوادمو ببینم

به دومی‌میگن تو بگو، میگه: نزارین خانوادشو ببینه!

(مینا)

============================

غضنفر دفتر ازدواج میزنه تبلیغ میکنه:

با هر ازدواج دائم یک ازدواج موقت هدیه بگیرید!؟

(سعید)

============================

دستت رو بذار روی سرت

چیزی حس نمی‌کنی؟

تعجب نکن، بعضی از بزها شاخ ندارند!!!

(سپهر)

============================

غضنفر یه زنه ژاپنی میگیره هر پنج دقیقه بهش میگه خوب خوابت میاد برو بگیر بخواب!!

(محمدرضا)

============================

از غضنفر می پرسن آرزوت چیه؟ میگه: دکتربشم از اتاق عمل بیام بیرون بگم: متاسفم!

(محمدرضا)

============================

به غضنفر میگن "علی یارت". میگه یار خودتون، تیم ما تکمیله!

(مجتبی)



:: موضوعات مرتبط: مسيج طنز/خنده , ,
:: بازدید از این مطلب : 440
|
امتیاز مطلب : 71
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سفير

هر کس که شود داخل حصن حیدر

ایمن بود از عذاب روز محشر

جز مهر علی و آل چیزی نبود

سرمایه ی طوبا و بهشت و کوثر

(فاطمه)

===============================

روز پدر رو به بابای خوب دست و دلبازم تبریک میگم

(هم اکنون نیازمند یاری سبز شما می باشیم!)

(بابک)

===============================

ای تو کعبه را نگین/ یا امیر المؤمنین

ای تو خلقت را پدر/ وی خلائق را امین

کن نظر ز روی لطف/ به تمام پدران

روز سیزده رجب/ ای امیر مؤمنان...

===============================

اگه یه مرد تو این دوره زمونه باشه اونم تویی

روزت مبارک

(زینب)

===============================

پدرم راه تمام زندگیست، پدرم دلخوشی همیشگیست

روزت مبارک باباجون

(میترا)



:: موضوعات مرتبط: مسيج روز پدر , ,
:: بازدید از این مطلب : 449
|
امتیاز مطلب : 69
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سفير

دیابت یکی از مشهورترین و قدیمی‌ترین بیماری‌هاست و شاید به همین دلیل است که باورهای نادرست فراوانی به این بیماری تعلق دارد. اگر شما نیز به دیابت مبتلا هستید یا از میان اطرافیان‌تان کسی مبتلا به این بیماری است، ممکن است باورهای مختلفی از این بیماری در ذهن خود داشته باشید که این نوشته تلاش می‌کند برخی از آنها را در ذهن شما اصلاح کند.

1. برخی معتقدند دیابت بیماری افراد خاصی است که بیش از حد قند و شیرینی‌جات مصرف می‌کنند.

مصرف زیاد و دایمی مواد قندی به‌خصوص قندهای ساده، می‌تواند در دراز مدت به فرسودگی و خستگی سلول‌های بتا، بینجامد اما این دلیل نمی‌شود که هر کس قند زیاد مصرف می‌کند، مبتلا به دیابت می‌شود.

2. برخی از دیابتی‌ها با طب سوزنی، حجامت، انرژی‌درمانی و... سعی در کنترل قندخون خود دارند.

طب سوزنی، حجامت، انرژی درمانی و این قبیل اقدامات، ریشه علمی و آکادمیک در درمان دیابت ندارند و با عوارض همراه‌اند. البته بعضی از داروهای گیاهی و گیاهان دارویی در کاهش قندخون تا حدودی موثرند ولی هرگز نمی‌توانند به تنهایی جای داروهای شیمیایی (قرص‌ها) ضددیابت و یا انسولین را بگیرند.

3. تزریق انسولین موجب تصلب شرایین و افزایش فشار خون می‌شود. خیر.

تزریق انسولین به هیچ وجه موجب تصلب شرایین نمی‌شود. پیش از این محققان حدس می‌زدند که ممکن است تزریق انسولین در ایجاد مشکلات ناشی از تصلب شرایین دخیل باشد و یا خود به نوعی موجب بروز آن و نیز افزایش فشار خون گردد، در حالی که ابداً چنین نیست. حتی باور غلطی وجود دارد که تزریق انسولین موجب افزایش وزن و چاقی می‌شود، بنابراین چون یک فرد دیابتی نباید اضافه وزن داشته باشد، پس مصرف انسولین به هیچ‌وجه مناسب نخواهد بود. در پاسخ به این نظریه باید گفت تمامی ‌محققان بر این عقیده‌اند که فواید مصرف انسولین و اهمیت آن در کنترل دیابت و حفظ قندخون در محدوده هدف، بسیار مهم‌تر از افزایش وزن است.

4. تا زمانی که مجبور نیستم انسولین تزریق کنم، بیماری‌ام جدی نیست.

تعداد قابل‌ملاحظه‌ای از افراد به این باور اعتقاد دارند ولی حقیقت این است که دیابت غیروابسته به انسولین هم اگر تحت کنترل قرار نگیرد، می‌تواند به شکل ویرانگری سطح گلوکز را بالا برد و آنها را دچار عوارض جدی این بیماری کند.

5. تریاک می‌تواند قندخون را کنترل کرده و دیابت را درمان کند و در طب سنتی مصرف کم آن به بیماران دیابتی توصیه می‌شده است.

تریاک و یا هر ماده مخدر دیگر هیچ نقشی در درمان اساسی دیابت ندارند. تحقیقات بسیاری نیز در این مورد شده ولی تاثیر تریاک در درمان دیابت به اثبات نرسیده است. مصرف تریاک و اعتیاد به آن، در واقع از چاله به چاه افتادن است و اعتیاد را برای بیمار دیابتی به همراه دارد.

6. افراد دیابتی هرگز نباید شکلات و شیرینی مصرف کنند.

فرد دیابتی می‌تواند این‌گونه تنقلات را جزیی از برنامه غذایی روزانه خود به شمار آورد و یا در کنار مصرف آنها به ورزش کردن بپردازد تا قند وارد شده به درون خون سریع‌تر جذب سلول‌ها شود و یا اصطلاحا بسوزد اما در مصرف این خوراکی‌ها باید اعتدال را رعایت کرده و از رژیم غذایی پزشک معالج خود پیروی کند.

7. مصرف محصولات دیابتی موجود در بازار محدودیتی ندارد زیرا این شکلات‌ها و شیرینی‌ها و مرباها بدون شکر و به اصطلاح suger free هستند.

درست است که در ترکیب این محصولات (البته آنهایی که مجوز وزارت بهداشت دارند) به جای قند طبیعی از نوعی شیرین‌کننده مصنوعی به نام آسپارتام استفاده شده است اما این محصولات اگرچه قند ندارند ولی دیگر ترکیبات آنها حاوی کالری است و این افزایش کالری روزانه دیابتی‌ها است که برای آنها مشکل آفرین می‌شود.

8. افراد دیابتی باید حتما از غذاهای خاص و ویژه‌ای استفاده کنند.

رژیم غذایی افراد دیابتی، سالم‌ترین رژیم غذایی برای همه محسوب می‌شود زیرا حاوی حداقل میزان چربی‌ها (اشباع شده و ترانس)، میزان متعادلی شکر و نمک، مواد غذایی سبوس‌دار، سبزی‌ها و میوه‌ها است. در عین حال، این بحث مطرح است که افراد دیابتی باید حداقل میزان مواد نشاسته‌ای مانند نان، سیب‌زمینی و ماکارونی را مصرف کنند. در این باره باید گفت مواد غذایی نشاسته‌ای، بخشی از یک رژیم غذایی سالم را تشکیل می‌دهند. آنچه مهم است، مقدار مصرفی آنهاست. برای اکثر دیابتی‌ها مصرف 3 تا 4واحد از مواد غذایی حاوی نشاسته بلامانع است. همچنین غلات سبوس‌دار، منابع خوبی برای تأمین فیبر مورد نیاز بدن نیز به‌شمار می‌روند و به حفظ سلامت نیز کمک می‌کنند.

9. افراد دیابتی بیشتر در معرض ابتلا به سرماخوردگی یا آنفلوآنزا قرار دارند. خیر.

علت اینکه به افراد دیابتی توصیه می‌شود که در آغاز فصول سرد سال از واکسن آنفلوآنزا استفاده کنند، آن است که وجود هر نوع عفونت در بدن فرد دیابتی کنترل قند خون او را با مشکل مواجه می‌سازد و احتمال داشتن قند بالا در طول روز را افزایش می‌دهد و در دیابتی‌های نوع 1 خطر بروز کتواسیدوز را به وجود می‌آورد.

10. میوه‌ها سرشار از ویتامین و مواد مورد نیاز بدن هستند.

به همین علت می‌توانند به میزان دلخواه مصرف شوند. این درست است که میوه‌ها بسیار مغذی و حاوی فیبر و انواع ویتامین‌ها و املاح معدنی هستند و باید در رژیم غذایی روزانه افراد موجود باشند ولی مصرف آنها به میزان دلخواه مجاز نیست. برای آنکه بدانید بدن شما به‌طور روزانه به چه میزان میوه نیاز دارد، از پزشک معالج‌تان راهنمایی بخواهید.

11. دیابت نوع دوم خفیف‌تر از نوع اول است؟ دیابت خفیف وجود ندارد و هر نوع دیابتی باید جدی تلقی شده و کنترل شود. در غیر این صورت به عوارض شدید منجر می‌شود.

12. همه دیابتی‌ها بالاخره بینایی خودشان را از دست خواهند داد.

درست است که دیابتی‌ها ریسک عوارض این بیماری (مانند نابینایی، مشکلات قلبی‌عروقی، ناراحتی‌های کلیوی و...) را خواهند داشت ولی اگر سطح قند خون خود را در حد طبیعی حفظ نمایند، احتمال بروز این عوارض بسیار کم شده و می‌توانند یک زندگی عادی بدون عوارض بیماری را تجربه نمایند.

13. اگر شما چاق هستید یا اضافه وزن دارید، حتما به دیابت نوع 2 مبتلا خواهید شد.

اگرچه چاقی یکی از عوامل خطر اصلی ابتلا به دیابت است اما سایر فاکتورهای خطر مثل سابقه خانوادگی، قومی و سن نیز می‌توانند نقش مهمی داشته باشند.

متاسفانه، خیلی از مردم تنها بعضی فاکتورهای خطر را در نظر می‌گیرند. بعضی از افراد تصور می‌کنند که وزن، تنها فاکتور خطر ابتلا به دیابت نوع 2 است.

واقعیت آن است که اکثر افراد چاق به دیابت نوع 2مبتلا نمی‌شوند و خیلی از افراد مبتلا نیز وزن مناسب یا اضافه وزن خفیف دارند اما از آنجا که وزن از فاکتورهای خطری است که شما می‌توانید آن را کنترل نمایید، در پیشگیری و درمان دیابت ارزش بیشتری دارد اما باز هم تنها عامل نیست.

از طرف دیگر خیلی از مردم نیز علت ابتلا به دیابت را عوامل ارثی می‌دانند، در نتیجه برای شیوه زندگی صحیح ارزشی در این زمینه قایل نیستند و فکر می‌کنند آنها هرگونه که زندگی کنند، تنها اگر عامل ارثی ابتلا به دیابت را داشته باشند، به این بیماری مبتلا خواهند شد.

واقعیت آن است که اگرچه عامل ارث نیز مهم است ولی شما می‌توانید با شیوه زندگی صحیح از ظهور عوامل ارثی جلوگیری نمایید و یا آن را به تاخیر انداخته و حتی کنترل کنید.

14. نیازی به اندازه‌گیری قند خون نیست چون اگر قند خون‌مان بالا یا پایین برود، آن را حس می‌کنیم.

این عقیده خطرناک است چون این روش فقط بعضی اوقات درست است و در اکثر موارد شما نمی‌توانید عکس‌العمل مناسب را انجام دهید. اندازه‌گیری و تشخیص هیپوگلیسمی‌ با احساس یا هر روش دیگری خیلی سخت است و انجام آن بدون تست‌های معمول اندازه‌گیری گلوکز خون مانند پرواز کردن بدون چتر نجات است.

دیابتی‌ها و تزریق انسولینبرخی می‌گویند دیابت به علت کمبود انسولین به وجود می‌آید و درمان آن فقط انسولین است. بله، ولی این مطلب فقط در مورد دیابت نوع یک واقعیت دارد نه نوع دو. دیابت نوع یک، برای درمان نیازمند انسولین است و درمان آن منحصرا هورمون معروف انسولین است.

دیابت نوع دو، یک بیماری شیوه زندگی است و درمان آن تغییر در شیوه زندگی است و با اصلاح عادت‌ها، رفتارها و نوع تغذیه و تحرک جسمانی و اجتناب از استرس‌ها و ترک سیگار و حفظ وزن مطلوب بدن و در صورت لزوم استفاده از قرص‌های مخصوص ضددیابت و در مرحله آخر استفاده از انسولین می‌توان این بیماری را کنترل کرد.

در این نوع دیابت، مشکل نبود انسولین نیست، حتی انسولین ممکن است زیاد هم باشد اما بی‌اثر است و گیرنده‌های انسولین جواب نمی‌دهند.

از برنامه غذایی روزانه خود به شمار آورد و یا در کنار مصرف آنها به ورزش کردن بپردازد تا قند وارد شده به درون خون سریع‌تر جذب سلول‌ها شود و یا اصطلاحا بسوزد اما در مصرف این خوراکی‌ها باید اعتدال را رعایت کرده و از رژیم غذایی پزشک معالج خود پیروی کند.




:: موضوعات مرتبط: اطلاعات عمومى پزشكى , ,
:: بازدید از این مطلب : 339
|
امتیاز مطلب : 67
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()